English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3059 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
docl pass U گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
privateer U کشتی تجارتی که هنگام جنگ توسط دولت مصادره ومسلح میشود
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
nautically U از لحاظ کشتی رانی
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
clean bill of health U گواهی نامه بهداشت کشتی
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
supercargo U نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
waterline U خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
athwart U حرکت درعرض کشتی
usura maritima U دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout U جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
luff U حرکت کشتی درجهت باد
cruising speed U سرعت حرکت هواپیما یا کشتی
to outgo U حرکت کردن [به مقصدی] [کشتی]
commercial water movement U حرکت دادن با کشتی غیرنظامی
containers U قطار و کشتی بکاربرده میشود
container U قطار و کشتی بکاربرده میشود
direction center U مرکزهدایت اتش یا حرکت کشتی یاهواپیما
headings U جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
heading U جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
windjammer U یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
salvage U پاداشی که به رهاننده کشتی از خطرداده میشود
salvaging U پاداشی که به رهاننده کشتی از خطرداده میشود
salvaged U پاداشی که به رهاننده کشتی از خطرداده میشود
salvages U پاداشی که به رهاننده کشتی از خطرداده میشود
leeway U یک ورشدگی کشتی در اثر باد حرکت یک وری
chine U درز شیارابی که دراثرحرکت کشتی ایجاد میشود
pillotage U وجوهی که بابت راهنمایی کشتی وصول میشود
national ensign U پرچم ملی که روی کشتی نصب میشود
sea tail U بنه دریایی یکانهای هواروکه با کشتی حمل میشود
bareboat charter U ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
groundage U حقی که بابت ایستادن کشتی درلنگرگاه گرفته میشود حق لنگراندازی
overboard U از کشتی بدریا روی کشتی
sailboats U کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboat U کشتی بادبانی کشتی بادی
guinea pig U کشتی مسئول بررسی مصون بودن منطقه حرکت ناو گروه
guinea pigs U کشتی مسئول بررسی مصون بودن منطقه حرکت ناو گروه
navigation U هدایت کشتی یاهواپیما حرکت در روی زمین با استفاده از قطب نما
salvages U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaged U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvage U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaging U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
ballast U وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
primage U اضافه کرایهای که به خاطر مراقبت در بارگیری و تخلیه به ناخدای کشتی داده میشود
free on boand U تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
standard U نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards U نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
orthodromics U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
prow U کشتی عرشه کشتی
prows U کشتی عرشه کشتی
surcharge U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
bow wave U موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
holdees U پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
keelage U حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
soft U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softest U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
social disease U بیماریهای مقاربتی بیماریهای شایع در اجتماع
open cover U بیمه نامهای که جهت حمل محمولههای متعدد تهیه میشود
open policy U بیمه نامهای که جهت حمل مجموعههای متعدد تهیه میشود
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
consular convention U عهد نامهای که جهت مبادله کنسول بین دو کشور منعقد میشود
dock receipt U قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
letters patent U نامهای است که به وسایل مختلفه به مردم عرضه میشود تا ازمضمون ان همگان اگاه شوند
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
letters patent U نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
config.sys U این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
open policy U بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
demand report U گزارشی که به هنگام نیازتولید میشود
adjusting to water U حرکت در هوا هنگام فرود دراب
alluvial deposit U موادیکه هنگام حرکت اب ته نشین میشوند
zero hour U هنگام حمله یا حرکت تعیین شده قبلی
dynamic U تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
dynamically U تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
ark U کشتی
ship haven U یک کش کشتی
argo U کشتی
ship کشتی
by water U با کشتی
Take a copper vessel, pour water in it and let it stay overnight U کشتی مس
on the water U در کشتی
deck U پل کشتی
decked U پل کشتی
decks U پل کشتی
carinae U کشتی
carina U کشتی
on board a ship U در کشتی
aft U در پس کشتی
on shipboard U در کشتی
on the sea U در کشتی
ships U کشتی
vessels U کشتی
flat U پل کشتی
board U کشتی
flattest U پل کشتی
collier U کشتی
hulks U کشتی
sail ho! U کشتی !کشتی !
foreship U سر کشتی
hulk U کشتی
vessel U کشتی
boarded U کشتی
afloat U در کشتی
bottom U کشتی
bottoms U کشتی
catch U کشتی کج
bilge U اب ته کشتی
wrestling U کشتی
puppis U کشتی دم
antistrophe U حرکت از چپ براست نمایشگران هنگام اواز دسته جمعی
windage U تنظیم حرکت تفنگ درهدفگیری هنگام وجود بادعرضی
wheat germ U گیاهک گندم که هنگام اسیاب کردن جدا میشود
atmospheric braking U کند شدن سرعت حرکت یک جسم هنگام برخورد بااتمسفر
foreship U دماغه کشتی
large ship U کشتی بزرگ
lee shore U کشتی بادپناه
skippering U ناخدای کشتی
flying dutchman U شبح کشتی
skipper U ناخدای کشتی
icebreaker U کشتی یخ شکن
wrestling match U مسابقه کشتی
skippered U ناخدای کشتی
wrestled U کشتی کشمکش
kelson or keelson U سقف ته کشتی
wrestled U کشتی گرفتن
skippers U ناخدای کشتی
master U کاپیتان کشتی
derrick U دکل کشتی
wrestles U کشتی کشمکش
greco roman U کشتی فرنگی
derricks U دکل کشتی
fireman U اتشکار کشتی
lading U بار کشتی
masters U کاپیتان کشتی
mastered U کاپیتان کشتی
wrestles U کشتی گرفتن
launch U به اب انداختن کشتی
keel shaped U شبیه ته کشتی
land U به گل نشستن کشتی
crewing U کارکنان کشتی
drillship کشتی حفاری
crews U خدمه کشتی
prow U دماغه کشتی
crews U کارکنان کشتی
fire ship U کشتی اتش زن
ferry boat U کشتی گذاره
crewing U خدمه کشتی
crewed U کارکنان کشتی
he went aboard the ship او داخل کشتی شد
prows U دماغه کشتی
flag ship U کشتی پیشرو
crew U خدمه کشتی
adversaries U حریف کشتی
adversary U حریف کشتی
hermaphrodite brig U کشتی دو دگله
crew U کارکنان کشتی
crewed U خدمه کشتی
exs U تحویل از کشتی
dressing ship U تزیین کشتی
smokestack U دودکش کشتی
he went aboard the ship به کشتی درآمد
firemen U اتشکار کشتی
wresthing match U مسابقه کشتی
To launch a ship (boat). U کشتی به آب انداختن
wrech U کشتی شکستگی
wrech U کشتی شکسته
jerque U بازرسی کشتی
inboard U داخل کشتی
HMS U کشتی انگلیسی
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1popsicle
1pedal pamping
1construed
1The outright abolition of the death penalty.
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com